اینجا بر تپه ی گیانمرده ای هفت هزار ساله امو روح من دیگر باردالان تاریک تاریخ رااین هزارتوی اسارت رابه گام های امیددر نخواهد سرشت
الواح کهن نمی دهند نشانی خروج رافراموش کن هوای عروج راکه هیچ دست دیگری لوحی نو نخواهد نوشت.
هومن ربیعی راهی